معنی نوعی متد خیاطی

حل جدول

نوعی متد خیاطی

گرلاوین


متد

شیوه

روش فرنگی، اسلوب، طریقه

لغت نامه دهخدا

متد

متد. [م ِ ت ُ] (فرانسوی، اِ) روش. شیوه. آئین. سبک. اسلوب. طریقه. فرهنگستان ایران «روش » را بجای این کلمه پذیرفته است. و رجوع به واژه های نو فرهنگستان ایران و متدلژی شود.


خیاطی

خیاطی. [خ َی ْ یا] (حامص) دوزندگی. درزیگری || صنعت خیاط. صنعت درزیگری.


چرخ خیاطی

چرخ خیاطی. [چ َ خ ِ خ َی ْ یا] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) ماشین خیاطی. دستگاه خیاطی. ماشین دستی یا پائی که بوسیله ٔ آن خیاطی کنند و جامه یا چیز دیگر دوزند. ماشین خیاطی که چرخ آن را با دست یا بوسیله ٔ پای بحرکت آورند. رجوع به چرخ دستی و چرخ پائی شود.

فرهنگ معین

متد

(مِ تُ) [فر.] (اِ.) روش، قاعده.

فرهنگ عمید

متد

قاعده، روش، رویه، اسلوب،


خیاطی

شغل و عمل خیاط، دوزندگی،
(اسم، صفت نسبی، منسوب به خیاط) خیاط‌خانه،

مترادف و متضاد زبان فارسی

متد

اسلوب، روال، روش، شیوه، طریق، طریقه، نحوه

فارسی به عربی

متد

کیف

فرهنگ فارسی هوشیار

متد

شیوه، آئین، اسلوب، طریقه

فارسی به ایتالیایی

متد

metodo

فارسی به آلمانی

واژه پیشنهادی

نوعی نخ خیاطی

نخ معمولی پرک-نخ عمامه-نخ ابریشم-نخ فلزی-نخ فاستونی-نخ نایلون-نخ پشمی

معادل ابجد

نوعی متد خیاطی

1210

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری